درباره ما

داستان کلینیک روانشناسی صنعتگر:

23 سال پیش برای زندان روانشناس میخواستند رفتم مصاحبه و انجام آزمون های شخصیت و بعد از ان قبول شدن و استخدام شدن.قرار بود با انسان هایی کار کنیم که خلافکار هستند و بزهکاران اجتماعی.من وارد یک گروه 40 نفره از افرادی شدم که شاید به بدترین سطوح انسانی سقوط کرده بودند و اذیت و آزار دیگران برای آنها لذت بخش بود.همیشه در طول جلسات با خودم به این فکر میکردم که چه میشود یک انسان تا این درجه نزول می کند که می تواند یک انسان دیگر را بکشد و آزار دهد و هیچ عذاب و وجدانی نداشته باشد.

بعد از طی کردن دوره درمانی، خیلی از آنها انسان های بسیار شریف و موفقی شدند و وقتی این تغییرات شگفت را دیدم و شاهد این انقلاب روانشناختی شدم تصمیم گرفتم یک کلینیک روانشناسی تاسیس کنم تا بتوانم حال مردم را خوب کنم و طعم آرامش، لذت بردن از زندگی موفقیت و سلامت جهان را بهشان هدیه کنم.بنابراین این کلینیک را افتتاح کردم.اوایل من بودم و یک منشی در یک اتاق بسیار کوچک.کار کردیم و کار کردیم تا به امروز که حداقل 6نفر به عنوان همکاران پذیرش و حدود 30 روانشناس در حیطه های مختلف مانند یک خانواده در این مرکز دارم.یک خانواده بسیار صمیمی و دوست داشتنی که همه صادقانه و متعهدانه تلاش می کنیم تا حال دیگران را خوب کنیم و این بزرگترین لذت زندگی ماست چون با تغییر مراجعان حال همه ی ما خوب میشود.

یک خاطره جالب:یک روز در کلینیک در حال تدریس یک کارگاه بودم که یکی از شرکت کنندگان گفت ذات انسان ها تغییر می کند؟وقتی جریان 23 سال پیش کار در زندان را برایشان تعریف کردم خیلی متعجب شدند و پی بردند آره اگر بخواهند تغییر می کند.وقتی کارگاهم تمام شد یک آقایی درب اتاق را زد؛ گفتم بفرمایید.وارد اتاق شد گفت: من امروز در کارگاه شما شرکت داشتم و من یکی از همان نفراتی هستم که 23 سال پیش در زندان با شما در گروه درمانی شرکت می کردم.به عنوان یک بزهکار.گفتم الان در حال انجام چه کاری هستی؟گفت دکتری حقوق گرفتم در خارج ازکشور به عنوان محقق، نویسنده و وکیل مشغول کار هستم.تمام خستگی این 23 سال کار از تنم درآمد.این آدم ظرفیت چنین فرد موفق شدنی را داشت.ظرفیت یک خلافکار حرفه ای را هم داشت ولی راهی را انتخاب کرد که یک انسان شریف و موفق باشد.

علی صنعتگر روانشناس و مدیر کلینیک مشاوره روانشناسی صنعتگر